فهرست مطالب این مقاله
مقدمه ای بر تاریخچه نگهداری و تعمیرات
تاریخچه نگهداری و تعمیرات به مرور زمان تغییر کرده است. در گذشته، افراد از قطعات و تجهیزات درک آسان تری داشتند و معمولاً می توانستند با داشتن تجربه و دانش کافی، خودشان اقدام به تعمیر و نگهداری این قطعات کنند. اما با پیشرفت فناوری و پیچیده شدن قطعات و تجهیزات، نیاز به دانش و تخصص برای نگهداری و تعمیرات به مراتب بیشتر شده است. در حال حاضر، بسیاری از تجهیزات به گونه ای طراحی شده اند که تنها متخصص های مربوط به آنها می توانند به طور کامل آنها را نگهداری و تعمیر کنند.
امروزه بسیاری از شرکت ها و سازمان ها به طور منظم برای نگهداری و تعمیر تجهیزات خود، تیم هایی از متخصصان را استخدام می کنند. این تیم ها از دانش و تخصص لازم برای تشخیص و رفع مشکلات پیش آمده برای در تجهیزات برخوردار هستند و همچنین به دنبال بهینه سازی عملکرد تجهیزات هستند تا برای شرکت هزینه کمتری برای تعمیرات بعدی صرف شود و از این طریق زمان تولید و بهره وری بیشتری برای شرکت تامین شود.
دنیای پویای نگهداری و تعمیرات یا به طور مخفف نت، در 30 سال گذشته، بیش از هر رشته دیگری دستخوش تغییرات شده و این تغییرات، موجب افزایش فشار برای رسیدن به سازه کاری با دسترسی بالا و توانایی کنترل هزینه ها شده است. از جمله عواملی که در تغییر تاریخچه نگهداری و تعمیرات نقش بسزایی داشته اند، می توان به عوامل زیر می توان اشاره کرد:
- افزایش قابل توجه تعداد و تنوع تجهیزات فیزیکی کارخانه ها، تجهیزات و ساختمان
- ساخت طرح های پیچیده
- ایجاد روش های جدید نگهداری و تعمیرات
- نگرش به سازمان و مسئولیت های نگهداری و تعمیرات
- وضع استاندارد های جدید
- رشد سریع آگاهی درباره وسعت خرابی
- افزایش اهمیت مسائل محیط زیستی
مدیران و مهندسان، باید خود را به طور کامل با روش های جدید تفکر و عملیات در بحث نگهداری و تعمیرات وفق دهند .در همین حال باید، محدودیت های سیستم های نگهداری و تعمیرات را در نظر بگیرند. در مقابله با این هجوم تغییرات، مدیران همه جا به دنبال رویکردهای جدیدی برای نگهداری و تعمیرات هستند، آنها می خواهند از شروع های نادرست و عاقبت های ناموفقی جلوگیری کنند که همیشه با تحولات عظیم (عمدتا مالی) همراه هستند. آنها همچنین در پی چارچوب استراتژیکی هستند تا با کمک آن بتوانند تحولات جدید را در الگویی مشترک ترکیب کرده، به طور محسوس ارزیابی نموده و آنهایی را که احتمالاً بیشترین ارزش را خواهند داشت در شرکت های شان به کار گیرند.
این رویکرد ها منجر به تغییر در روابط سازمانی، تجهیزات و دارایی های فیزیکی، تحلیل کاربران و تجهیزات و افراد مجری سازمان می شود. علاوه بر این شروع استفاده از تجهیزات جدید را با سرعت، اطمینان و دقت بالاتری ممکن می سازد .
در ادامه به برسی تحول نگهداری و تعمیرات در ۶۰ سال گذشته یعنی دوره قبل از جنگ جهانی دوم پرداخته شده است. در آن روزها ، صنعت کاملا ماشینی نشده بود، درنتیجه زمان توقف اهمیت زیادی نداشت. بدین معنی که پیشگیری از خرابی تجهیزات اهمیت زیادی برای بیشتر مدیران نداشت. همچنین بیشتر تجهیزات ساده بود و در عین حال تعداد زیادی از آنها بسیار محکم تر از آنچه نیاز بود، طراحی شده بود.
نگهداری و تعمیرات پیش از انقلاب صنعتی
در گذشته، تعمیر و نگهداری بسیار ساده بودو ایده اصلی نگهداری و تعمیرات بیشتر مبتنی بر این ایده بود که زمانی که دستگاه یا ماشن خراب شد، درستش کن، یعنی تعمیر و نگهداری صرفا واکنشی بود، و این تعمیر و نگهداری اصلاحی یا گاهی اوقات تعمیر و نگهداری اضطراری نامیده می شود. برای اکثر مدیریت های پیش از انقلاب صنعتی، این نوع نت بسیار موثر بود و نهایتا اگر چیزی خراب شد، مشتری باید مدت بیشتری برای محصولش صبر کند. تعداد بسیار کمی از کسب و کارها چیزی شبیه به این تعمیر و نگهداری امروزی داشتند. یکی از معدود موارد استثنا در آن زمان کارخانه کاغذ سازی وبالن سازی مونتگلفیر بود که در حدود سال 1800 شروع به نگهداری منظم از جمله تمیز کردن ابزارها به صورت دوره های زمانی کردند. آنها هر سی و پنج روز در سال را برای تعمیر و نگهداری استفاده می کردند.
رشد نگهداری و تعمیرات در انقلاب صنعتی
با انقلاب صنعتی، نقش تعمیر و نگهداری برجسته تر شد. مشکل این بود که دیگهای موتورهای بخار منفجر میشدند، کارگران را معلول میکردند یا میکشند. این مسئله ، منجر به بررسی های فنی و نگهداری شد تا اطمینان حاصل شود که دیگ ها در شرایط کار ایمن قرار دارند. شرکت TÜV آلمان نیز پس از یک انفجار بزرگ دیگ بخار در سال 1865 تاسیس شد و هدف اصلی آن جلوگیری از تلفات جانی از بواسطه تعمیر و نگهداری بود.
همانطور که تولید بیشتر و بیشتر شد، زنجیرههای تامین پیچیدهتر شدند و انواع محصولات افزایش یافتند. خرابی ماشینها منجر به مشکلات بسیاری از جمله گرانی قیمت ها شد. ایده تعمیر ماشینها قبل از خرابی ظاهر شد و تعمیر و نگهداری پیشگیرانه (PM) (یا تعمیر و نگهداری برنامهریزی شده ) متولد شد. هنری فورد موسس کارخانه فورد به طور گسترده از این ایده در کارخانه های خود استفاده می کرد و همچنین آن را برای ماشین تولیدی خود نیز توصیه می کرد. به عنوان مثال، کتابچه راهنمای فورد مدل T در سال 1919 به نت توصیه می کند .
به طور مکرر چرخ دنده را بازرسی کنید. مراقب باشید که هیچ لقی غیرضروری در چرخهای جلو یا عقب وجود نداشته باشد و همه پیچها و مهرهها سفت باشند. هر تعمیر یا تنظیم را به محض کشف با توجه به ترتیب ضرورت انجام دهید. این بررسی به زمان کمی نیاز دارد ولی ممکن است از تصادف احتمالی در جاده جلوگیری کند.
در اینجا بود که چالش مهمی به وجود آمد که خرابی های متعددی در نتیجه کار وجود دارد و ممکن است جلوگیری از همه خرابی ها غیرممکن یا حداقل از نظر مالی میسر نباشند. پس بهتر است فقط از مشکلاتی که احتمال وقوع آنها بیشتر وجود دارد جلوگیری کنیم، اما پس از آن باید بدانید که کدام مشکلات احتمال وقوع بیشتری دارند. این سوال که چه چیزی را باید نگهداری کرد، چگونه نگهداری و برسی کرد، چند وقت یکبار نگهداری و برسی کرد، کدام قطعات یدکی را ذخیره کرد و مواردی از این قبیل هر روزه فرایند تعمیر و نگهداری را به چالش می کشید.
جنگ عامل ارتقای فعالیت های نت
جنگ عامل اصلی بسیاری از اختراعات بشر است، تاریخچه شعار نگهداری و تعمیرات هم از این قانون مستثنا نیست در حقیقت تعمیر و نگهداری هواپیما و سایر تجهیزات در طول جنگ جهانی دوم برجسته تر شد. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، مجموعهای از اصطلاحات مربوط به تعمیر و نگهداری ظاهر شد. تعمیر و نگهداری اصلاحی در سال 1957 ظاهر شد.
پیشگیری از تعمیر و نگهداری یا MP که نباید با تعمیر و نگهداری پیشگیرانه یا PM اشتباه شود، در سال 1959 ظاهر شد. Production maintenance در سال 1961 پدید آمد که در صنعت هواپیمایی ایالات متحده، تعمیر و نگهداری متمرکز بر قابلیت اطمینان (RCM) نوع یک نیز توسعه یافت، که اصطلاح کلی نگهداری پیشگیرانه گاهی اوقات نیز بجای آن استفاده می شود. تفاوتهای زیادی بین معانی این اصطلاحات وجود دارد. ایده تعمیر و نگهداری Production پس از جنگ جهانی دوم به ژاپن رسید. در این زمان، بسیاری از ایدههای صنعتی ایالات متحده در ژاپن روی زمینهای حاصلخیز افتادند و بهبود یافتند. تعمیر و نگهداری Productive نیز در سال 1969 به تعمیر و نگهداری Total Productive (TPM) تبدیل شد .
محرک اصلی این توسعه سیچی ناکاجیما بود که در مورد Production maintenance در ایالات متحده و اروپا دانش آموخت. او TPM را به همراه مؤسسه تعمیر و نگهداری کارخانه ژاپن (JIPM) توسعه داد. همین مخفف گاهی اوقات به عنوان نگهداری پیشگیرانه کامل نیز نوشته می شود. در همان زمان، تعمیر و نگهداری برای اکثر شرکت ها هنوز هم عمدتا واکنشی بود و خیلی سازماندهی نشده بود. بین سالهای 1960 و 1980 تعمیر و نگهداری برجستهتر و ساختارمندتر شد.
جنگ، تقاضا برای هر نوع کالایی را افزایش داد ، این در حالی بود که نیروی کار صنعتی نیز به شدت افت نمود. همین عامل باعث افزایش مکانیزه شدن صنعت شد. در دهه ۱۹۵۰ انواع ماشین آلات، پیچیده تر و متنوع تر شدند که همین موضوع منجر به آغاز وابستگی صنعت به ماشین شد. با رشد این وابستگی، تمرکز روی زمان توقفات بیشتر و مهم تر شد. این موضوع باعث به وجود آمدن این تفکر شد که باید از خرابی تجهیزات جلوگیری نمود که خود منتهی به مفهوم نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه شد.
در دهه ۱۹۶۰، این مفهوم بیشتر شامل انجام تعمیر اساسی بر روی تجهیزات در فواصل زمانی ثابت می شد. افزایش تدریجی هزینه نگهداری و تعمیرات به نسبت هزینه سایر فعالیت ها نیز باعث رشد سیستم های برنامه ریزی و کنترل نگهداری و تعمیرات شد. همین سیستم ها کمک بزرگی به تحت کنترل درآوردن نگهداری و تعمیرات نمودند. در نهایت ، حجم سرمایه موجود در تجهیزات ثابت به علاوه رشد سریع هزینه های سرمایه، موجب تفکر در مورد راه های افزایش عمر تجهیزات شد. از اواسط دهه ۱۹۷۰ ، فرآیند تغییر در صنعت شتاب بیشتری هم گرفت.
درسی از گذشته در جهت ارتقای نت
همان طورکه قبلا گفته شد امروزه یکی از اصلی ترین چالش های متخصصان نگهداری و تعمیرات تنها یادگیری روش های جدید از تاریخچه شعار نگهداری و تعمیرات نیست بلکه علاوه بر آن، تصمیم گیری درباره ضرورت و کارآمدی هریک از آنها برای سازمان است. اگر تصمیم صحیحی اتخاذ شود احتمال ارتقای عملکرد تجهیز و به طور هم زمان کاهش هزینه های نگهداری را در پی خواهد داشت. همان اندازه که برای انجام صحیح فعالیت های نگهداری و تعمیرات تلاش می شود به انتخاب صحیح فعالیت ها نیز توجه شود. آگاهی از این موضوع منجر به فرایند تصمیم گیری فراگیر شد که در داخل صنعت هوانوردی با عنوان MSG3 و در خارج از آن به عنوان نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان یا RCM نوع دو شناخته شد.
هم اکنون تقریبا در تمامی زمینه های فعالیت بشر، RCM برای افراد مسئول دارایی های فیزیکی به همان اندازه حیاتی است که حسابداری برای مسئولین دارایی های مالی مهم است. جهت حفظ کارکرد دارایی های فیزیکی ، هیچ تکنیک قابل مقایسه دیگری برای شناسایی حداقل فعالیت های صحیح و ایمن مورد نیاز به ویژه در موقعیت های بحرانی و خطرناک وجود ندارد. امروزه شناخت روزافزونی در سطح جهان از نقش RCCM در تدوین استراتژی مدیریت دارایی های فیزیکی و اهمیت پیاده سازی صحیح آن به وجود آمده که باعث شده تا انجمن مهندسان خودروی آمریکا استانداردSAE Standard JA1011 با عنوان معیار ارزیابی فرآیندهای نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان را منتشر نماید .
از منظر مهندسی ، مدیریت هر دارایی فیزیکی دارای دو جزء است. اول باید مورد نگهداری و تعمیرات قرار گیرد و همچنین هر چند وقت یکبار ممکن است نیاز به تغییرات اصلاحی داشته باشد. پس نگهداری و تعمیرات به معنی ” حفظ نمودن چیزی است ” از طرف دیگر، این توافق نظر وجود دارد که اصلاح نمودن به معنی ایجاد تغییر است. خوشبختانه امروزه با وجود نرم افزار نگهداری و تعمیرات بومی و دانش بنیان کاوش داده صنعت نوین، آنچه که باید در راستای بهینه سازی فرایند های حفظ دارایی های فیزیکی به حالتی که کاربرانش می خواهند تضمین می شود.
در ادامه به تغییر شعار نگهداری و تعمیرات و سیر تکاملی آن در گذر زمان میپردازیم :
سیر تکاملی نگهداری و تعمیرات
تعمیراضطراری
Emergency Maintenance
در دهه 1930
تعمیر بعد از وقوع خرابی آگاهانه
Break-downMaintenance
در دهه 1940
نت پیشگیرانه زمانی (ازپیش تعیین شده)
Predetermined Maintenance
(Time Based) (Preventive Maintenance)
در دهه 1950
نت بهره ور فراگیر
Total Productive
Maintenance
در دهه 1960
نت پیش بینانه (پیشگیرانه وضعیتی)
RCM
Predictive Maintenance
Preventive Maintenance (Condition Based )
در دهه 1970
نت هوشمندانه
Proactive Maintenance
در دهه 1980
نت مبتنی بر قابلیت اطمینان
RCM II
Reliability Centered Maintenance II
در دهه 1990
نت بر پایه تجارت
PMO & Business
Centered Maintenance
در دهه 2000